از ایران میخواهند که رفتارش طبیعی باشد: رفتار طبیعی یعنی پاسخ سریع و کوبنده
تابان خواجهنصیری
ما در جهانی زندگی میکنیم که همه چیزش از طبیعت است. درون کهکشانها و بین کهکشانها، در میان تودههای گازی و ابرمانند سحابیها، در این طبیعت، از خورشید خودمان در منظومهی شمسی گرفته تا دیگر ستارگان عالم و از سیارات در منظومه خودمان گرفته تا سیارات و اقمار و ستارگان دنبالهدار و شهابسنگها و … همهی مواد و اتمها و مولکولها در کنش و واکنشی دائم و طبیعی هستند. خبر از سیارات دیگر نداریم یا این که خیلی کم داریم، اما در همین سیاره خودمان، کره زمین، در میان انواع و اقسام مواد و اتمها و مولکولهایشان دائم یک کنش و واکنشهای سریع و آنی وجود دارد. در میان جانوران، چه در میان هم نوعان و چه در میان انواع مختلف، همیشه یک نزاع و تنازعی برای بقا وجود دارد. این خیلی نرمال و طبیعی است که میبینیم گربهها وقتی کوچک هستند با هم بازی میکنند و رفتار خوبی با هم دارند، اما وقتی بزرگتر و قویتر شدند تمام محله را روی سرشان میگذارند تا قلمروشان را به یکدیگر یادآوری کنند. گنجشکها هم که بر سر شاخسار جیک جیک میکنند، برای ابراز وجود و نمایش قدرت و قلمرو است. همهی این رفتارها طبیعی است.
در میان انسانها هم چنین است، ما پس از میلیونها سال، اینی شدیم که هستیم، پس از صدها هزار سال، آتش را یافتیم و کشف کردیم که اگر گیاهان یا جانوران دیگر را کباب کنیم، بپزیم و بخوریم، خورا hiکی که پختهایم خوشمزه تر میشود بنابر این روی اوردیم به پختن خوراک و همین باعث شد تا ما ابناء بشر، باهوشتر شویم. پس از صدها هزار سال، آرام آرام چون که با هوش شدیم، شروع کردیم به ارتباط برقرار کردن با همنوعانمان، ابتدا با دود و آتش و با سر و صدا درآوردن و بعد کمکم با نقاشی کشیدن روی دیوار غارها، از حدود پنجاه هزار سال پیش به این طرف، انسان آنقدر باهوش شد که به سر و صداهایی که از حنجره اش در میآورد یک نظم و ترتیبی بدهد و به آن ساختاری بدهد که برای همنوعانش قابل درک و فهم باشد. زبان اختراع شد و از حدود ده تا پانزده هزار سال پیش به این طرف، خط را اختراع کردیم تا با نسلهای بعد هم ارتباط برقرار کنیم. همه چیز یک روال نرمال و طبیعی دارد.
انسانها پیش از اختراع زبان به گونهای بدوی با هم ارتباط برقرار میکردند، قبایل و خانوادهها با هم دوست و دشمن میشدند و در کنار رودخانهها به زندگی مشغول بودند. اگر قوی بودند، میماندند، اگر درست خود را مدیریت میکردند قلمروشان را گسترش میدادند و قویتر میشدند. تاریخ و باستانشناسی به ما اموختهاست که اولین قبایل انسانی احتمالا در همین منطقه خاورمیانه، در بینالنهرین شکل گرفته است، در میان دجله و فرات، این دو رودخانهی باستانی که هنوز هم هست. بعد دانشمندان دچار اختلاف نظر شدند و اکنون گروهی هم هستند که با توجه به دی ان ای انسان معتقدند اولین انسانها از آفریقا میآیند و این اختلاف نظرها کماکان ادامه دارد. پیش از اختراع زبان، اختلافات کمتر بود، در حد مناقشاتی بر سر حیواناتی که شکار کرده بودند، مالکیت غار یا درختی که داشتند، اما با اختراع زبان، چون هر کسی نظری منحصربفرد خودش را داشت، اختلافات بیشتر شد و این هم کاملا طبیعی است.
پس از اختراع زبان بین انسانها، رفتارها و سنتها شکل گرفت و به سرعت تغییر کرد. افراد با هم صحبت میکردند و روی هم اثر میگذاشتند، پیشتر از آن، قطعا انسان میخندید، گریه میکرد، ناراحت میشد، خوشحال میشد، خشمگین میشد، افسرده میشد، اما به درستی نمیفهمید او را چه شده است، انسان آرام آرام خودش را بیشتر شناخت. دیگران را بیشتر شناخت، خبردار شد که قبایل دیگری هم هستند، خبردار شد که گروههای قویتر دیگری هم هستند و اکنون دارند به قدرت و قلمروشان همینطور اضافه میکنند. انسان حسود شد و حسادت را فهمید، دشمنی را هم که از قبل میشناخت با حس تازه دیگری که کینه بود اشنا شد. اجدادش به او آموخته بودند که برای بقا باید قوی شد و باید قوی ماند، باید سریع شد و این سرعت را افزایش داد و بنابر این شروع کردند به آموزش دادن نسل های جوانتر و زبان گسترش و توسعه یافت.
انسانها در این مسیر هر جا کم میآوردند به طبیعت نگاه میکردند و از طبیعت میاموختند. کسی وقتی کاری میکرد که بامزه و خندهدار بود، میخندیدند و خوشی میکردند. کسی وقتی جدی بود و دشنام میداد، میفهمیدند. در میان انسانها، ترس همیشه وجود داشته و اگر از چیزی یا کس دیگری میترسیدند، این را برای هم تعریف میکردند. آرام آرام اینها تبدیل شد به ژانرهایی برای زبان، ادبیات و فرهنگ اقوام، قبایل و ملل. کسی اگر با استفاده از زبان، لطیفهای تعریف میکرد، فرد یا جمع مقابل اگر آن زبان، ژانر و مفهوم را درک میکرد، به ان لطیفه میخندید. این خیلی طبیعی است که آدمی از روی غریزهاش بازیگوش باشد، کارهای بامزه انجام دهد، مثل گربهها و سگها دست و پا و دمش را در هوا تکان دهد و بخصوص مثل میمونها غش غش بزند زیر خنده و از خودش سر و صداهایی در آورد. اگر لطیفهای بگویی بقیه ان زبان و ژانر و مفهوم را نفهمند، بر و بر خیلی جدی نگاهت میکنند و محل را ترک میکنند. این هم خیلی طبیعی است و انسان مشابه این صحنه را هم بسیار در طبیعت میان انواع جانوران دیده است.
به ایران، به یک ملت بزرگ با بیش از ده هزار سال میگویند «طبیعی» رفتار کنید. این کاملا درست است. باید سریع و طبیعی رفتار کنید. از چپ و راست ما را بیش از یکصد و چهل سال است که تحت فشار گذاشتهاند، در کار و روش زندگیمان دخالت میکنند، توطئه میکنند، برایمان ۸ سال جنگ راه میاندازند. بعد از ما میخواهند که ما «طبیعی» رفتار کنیم.
ما کم نیاوردهایم، با بیش از ده هزار سال تاریخ و تمدن، زبان و فرهنگ و با این همه اقوام متحد در کنار هم، اکنون و همین اکنون باید طبیعی رفتار کنیم. اگر یک نفر برای شما داستان یا لطفهی بامزه و خنده داری تعریف کند و شما همان زمان نخندید، مثلا بگذارید دو یا ده ماه دیگر بخندید، شما طبیعی رفتار نمیکنید. اگر کسی بیاید و شمع زیر پای شما نگه دارد و بسوزید، بدن به صورت طبیعی از خودش واکنش نشان میدهد، همان موقع فریاد بلندی میزند، مشت و لگدی هم حوالهی چانه و دست و پای آن طرفی میکند که این شوخی بیمزه را با او کرده است. انسان این را اموخته است، از نسلهای پیشین، از پدران و مادرانش، واکنش باید سریع، محکم، حساب شده و دقیق باشد. طبیعت همان موقع، درست همان لحظه یا نهایتا چند ساعت، چند روز بعد واکنش نشان میدهد. بعضی از واکنشها درجا و مهلک است، بعضی واکنشها درد دارد اما نمیکشد.
سالها فشار حداکثری، اقتصاد و مردم تحت فشار، ژنرال سلیمانیهایمان را میکشند، دانشمندانمان را میکشند، تا کی میخواهید سکوت کنید؟ این طبیعی نیست! آنها که به بهانهی مذاکره، کش دادن و غش غش خنده با دوستان جون جونی سی سالهشان رفتارها و واکنشهای نرمال و طبیعی یک ملت بزرگ را به عقب میاندازند، ان تحلیلگران مسایل سیاسی منطقه و خاورمیانه و بیناللملی که میگویند خویشتنداری کنید حالا چیزی نگویید، این، انها هستند که نرمال و طبیعی رفتار نمیکنند. نرمال و طبیعی، یعنی سریع و ده برابر سختتر و محکمتر، به طوری که حتی جرئت نکنند دفعهی بعدی بخواهند داشته باشند که شمع روشنی زیر پایمان بگیرند. مردم را از چه چیز میترسانید؟! از جنگ؟! این مردم را با همین توافقهای «برجامی» و با مقدمه چینی برای تحریمهای بیشتر، شما ضعیف کردید. آن جنگ هشت ساله با عراق، آن وضعیت سوریه و نیروهای ایرانی که پی در پی شهید میشوند، آن از وضعیت لبنان و یمن، ان از شهادت سردار سلیمانی و یارانش که با داعش در نبرد و جنگ بودند و اکنون و از قبل ترور دانشمندان ایرانی… به خودتان بیایید، محکوم کردن امارات و بحرین را بخاطر و با توجه به دوستی اخیرشان با اسرائیل نپذیرید! یک بار برای همیشه، همانطور که میخواهند واقعا به کشوری «عادی» و «نرمان» تبدیل شوید: نه فقط حیفا و تلآویو، بلکه تمام منطقه را از دوبی و ابوظبی امارات متحده عربی گرفته تا بحرین و حتی خود عربستان روی سرشان خراب کنید تا حساب کار دستشان بیاید بفهمند با کی طرف هستند.
چنانچه مایلید پاسخ به سوالات یا موضوعات مشابه در شماره آینده روزنامه یا مجله تان منعکس شود؛ کافی است از طریق فرم تماس بالا درخواست خود را ارسال کنید. همچنین می توانید با آدرس پست الکترونیک journalist@webfaqt.com به صورت مستقیم مکاتبه کنید و درخواست برای نگارش مقاله را ارسال کنید.
متونی که به این ترتیب اینجا در سایت قرار می گیرند «کپی رایت» دارند. لطفا بدون اجازه کتبی و هماهنگی قبلی در نشریه چاپی و یا سایت یا وبلاگ آنلاین خود منتشر نکنید.
در روایتی از روزنامهنگاری: به این دولت و محمدجواد ظریف نباید هیچ فرصتی برای مذاکره مجدد با آمریکا در قالب برجام داده شود
نزدیک به چهار سال از عمر این دولت ناکارآمد نالایق میگذرد. اگر زمانی فکر میشد که توافق برجام حلال مشکلات اقتصادی کشور و تبادلات و همکاریهای تجاری بین ایران و سایر ملل و کشورهای دنیاست و تغییری در وضع معیشت مردم ایجاد میکند، این مربوط بود به چهار سال پیش. آنچه مردم از این توافق فشل فهمیدند این بود که این توافق «بد» نوشته و تهیه شده است که ذیل آن این امکان را به دولت بعد از دولت اوباما (دولت ترامپ خودشیفته ماکیاولیست روانی) داد که به راحتی هر چه تمامتر با امضاء چند صفحه متن، خیلی ساده از آن خارج شود و در فاصله این نزدیک به چهار سال، تمام تحریمها علیه ایران را بازگرداند. این کاملا نشان میدهد که این دولت ناکارامد و وزیر امورخارجهاش نتوانستند در قالب تیم مذاکرهکننده، متن محکمی بنویسند و تهیه کنند که هیچیک از طرفین (بخصوص طرف های غربی من جمله آمریکا) نتوانند به راحتی و به دلایل واهی از آن خارج شوند. در متن توافق خیلی ساده باید ذکر میشد که خروج هریک از طرفین از این توافق به منزلهی خاتمه توافق است یا این که باید به تایید کنگره، سنا و پارلمانهای قانونگذاری کشورهای طرف این توافق و تایید نهایی حداکثر اعضای شورای امنیت سازمان ملل باشد. چنین بندها و شرایطی در توافق برجام گذاشته نشد، یک ملت ۸۰ میلیونی به مدت چهار سال مزهی تلخ این توافق را بخاطر ندانمکاریهای این دولت ناکارآمد و وزارتخارجهاش چشید. بنابر این، این دولت و این وزیر خارجه به هیچوجه صلاحیت مذاکره مجدد در مورد برجام ندارد و با توجه به نزدیک بودن خاتمه دورهی تصدی آقای روحانی و دولت کنونی، باید که هرگونه مذاکره مجدد در رابطه با برجام به دولت بعد و تیم مذاکرهکننده بعدی واگذار شود.
آن زمان هم، آمریکا بابت این چهار سال و تمام ضرر و زیانهایی که به واسطه زیادهخواهیها و تصمیمات غیرمنطقی دونالد ترامپ به مردم ایران وارد شده است باید جریمه شود. بازگشت به برجام به هیچوجه نباید عجولانه صورت گیرد چرا که مردم ایران یک بار طعم تلخ و گزندهی «عجله» در رسیدن به توافق با دولت های غیرقابل اعتماد آمریکا و ترویکای اروپایی را هرگز فراموش نمیکنند. آمریکاییها باید تاوان تصمیمات نابخردانهی دونالد ترامپ در دوره تصدیاش را تا سنت آخر بپردازند تا بفهمند با ایرانیها نباید چنین رفتار و چنین معاملهای میکردند، تا حداقل پنجاه سال بعد برایشان درس شود. ایران باید حواسش جمع باشد که از یک سوراخ دوبار گزیده نشود. عجیب است، حکومت ایران که تمام پیچهایی که به طرف داخل و به طرف مردم است (از حجاب و آزادیهای فردی گرفته تا سادهترین حق و حقوق اعتراضهای مدنی مسالمتآمیز) اینقدر سفت و سخت، محکم کرده است که دیگر هیچکس نتواند و حتی جرئت نکند آن پیچها را شل یا حتی باز کند، چطور اینقدر ساده پیچها به سمت طرفهای خارجی (بخصوص غربی ها) را تا این حد شل و لق گذاشته، به همین راحتی اجازه میدهد افراد نالایق این دولت، بیایند و بعد از شکست رسوا، بیآبرو و مفتضحانه این توافق پیچهایش را چه بسا آگاهانه شل تر و شلترش هم بکنند! ایران باید به خودش بیاید و مانع از بازیچه شدنش توسط طرفهای غربی این توافق در صحنه بینالمللی شود. قطعا مردم چنین اجازهای نخواهند داد. تا پایان این ذولت، (با توجه به تاریخ زمان نگارش این متن و مطلب) چیزی در حدود ۲۱۲ روز باقیمانده است. زمانی که نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری در ایران، برنامههای خود را در مورد «برجام» ارائه کنند، مردم باید با چشمانی باز و در نظر گرفتن تمام جوانب مدیریت اجرایی کشور در دوره بعد را انتخاب کنند تا دیگر شاهد چنین خبط و خطاهایی در سطح توافقها و پروتکلهای بینالمللی نباشیم.