بایگانی
آیا برای کسب و کار خود به نقشه ی راه نیاز داریم؟
در حقیقت سال گذشته این مطلب را برای آن دسته از دوستانی که قصد داشتند کسب و کار تازه ای راه بیاندازند و از من درباره لزوم برخورداری از business plan پرسیده بودند فرستادم.
ببینید، اگر شما در شرف تاسیس یا راهبری یک کسب و کار (تازه) هستید، شما به یک نقشه ی راه نیاز دارید که بدانید از کجا شروع کرده اید و به کجا می خواهید برسید و در چه مدت زمانی و با چه سرمایه و بودجه ای و با چه امکانات و ابزاری و چه اولویت ها و …
شما می توانید طرح کسب و کار خود را روی یک یا چند ورق کاغذ سفید و ساده بنویسید و بعد آن را در کشوی کنار میز کارتان قرار دهید تا همیشه برای مراجعات بعدی کنار دستتان در دسترستان باشد.
این نقشه ی راه به شما کمک می کند تا از هدف یا اهداف تان دور نشوید. همین یک یا چند ورق کاغذ ساده در همین سطح برای کسب و کار های کوچک تا گاه حتی متوسط می تواند کفایت کند.
اما اگر بخواهید از بانک وام بگیرید، شريک یا شرکایي داشته باشید که لازم باشد با آنها معامله داشته باشید و یا آنها را به سرمایه گذاری تشویق کنید، یا اگر بخواهید سرمایه گذارانی را به کسب و کار خود جذب کنید، یا اگر بخواهید با یک تیم مدیریتی سطح بالا مذاکره کنید، یا بخواهید ایده کسب و کار (موجود یا مورد نظر) فعال یا راه افتاده و پرسود تان را بفروشید و یا بخواهید برای بیزنس خود تعیین ارزش کنید، موضوع کمی فرق می کند.
آنوقت باید در آن سطح از قدرت و توان مالی و نیروی انسانی بالقوه و بالفعل باشید که یک بیزنس پلن جامع و کامل که جواب بدهد برای خود تهیه کنید.
چگونه موفق شویم؟
همه ی ما می خواهیم در تحصیل، کار، زندگی و داشتن روابط خوب و دوستان خوب و غیره موفق باشیم. بسیاری از دوستان از من در این خصوص پرسیده اند، آنچه در ادامه می آید را در بهمن ۱۳۸۴ نوشته ام و با توجه به سوالاتی که برخی از دوستان مطرح ساخته اند بار دیگر با طرح نکاتی تازه در این خبرنامه ارسال می کنم.
مهم نيست كه كسب و كار كوچكی را هدايت ميكنيد يا بيزنس يا تجارت بزرگي را پيش ميبريد. مهم نيست كه فقط يك كالا يا يك نوع خدمات براي عرضه داريد يا شركتتان دهها و صدها كالا و خدمات (محصول) را عرضه ميكند. مهم تلاشي است كه داريد، – شما و كاركنانتان – مهم رنج و زحمتهايي است كه پشت سر نهادهايد، پشتكاري است كه داريد و مهم همهی آن فعاليتهايي است كه شما و مجموعه زير نظر شما در حال انجام آن است. موفقيت، پاداش اين همه فعاليتهاي مثبت شماست. داشتن هدف و حفظ انگيزه و حركت به سوي هدف و با انگيزه بودن، شما را به موفقيت ميرساند.
در دنياي واقعي اطراف ما و حتي در اينترنت هم به همين ترتيب است. چند روز پيش (در بهمن ۸۴)، با دوست عزيزی صحبت ميكردم: از من ميپرسيد، در اين چند سال – هفت هشت سال اخير – به چه رسيدهاي؟ چه داري؟ چه كردهاي؟ دستمالي از جعبهی دستمال كاغذي روي ميز بيرون آوردم و گفتم همهاش اينجاست روي اين دستمال كاغذي كوچك! منظورم را نگرفت و نفهميد، گفت: يعني چه؟ دستمال كاغذي ميفروشي؟! گفتم نه، در دنيای امروز نگرش ها تغيير كرده است. در اروپا يا امريكا، اگر دستمالي از روي ميز برداري و در جمعي بگويي همهاش اينجاست، آنهايي كه منظورت را بفهمند سريع كارت ويزيتشان را به تو خواهند داد يا تو را به گوشهي خلوتي خواهند برد تا بيشتر بفهمند و بيشتر بدانند. دنيای امروز، دنيای موفقيت است، عصر، عصر موفقيت است و اين عصر، عصر ايدههايي است كه روی يك تكه دستمال كاغذي كوچك هم ميتوان آنها را مطرح ساخت و چه بسيار افرادي كه به اين ترتيب درهای تازهای به روی خودشان و خانوادهشان باز كردند. سايت Ebay – سايتهاي آمازون، ياهو، هات ميل، گوگل و … همه و همه از ايدههايی شكل گرفتند و اين ايدهها، گاه در كمتر از شش ماه به چنان نتايج خارقالعادهای رسيدند كه امروزه اين طرف و آنطرف دربارهشان هنوز اثراتي ميبينيم و ميخوانيم.
برای من، وقتي هموطني از زنجان، اصفهان، شيراز، اهواز، كرمان، سنندج، تبريز، مشهد، گرگان يا همين تهران خودمان تماس ميگيرد و ميگويد كه مقالاتم را خوانده و اين باعث شده تا دهها كتاب ديگر، مرتبط با موضوع بخواند، اين يك موفقيت بزرگ است. براي من، وقتي دوستي از آن سوي آبها، از امريكا، كانادا، استراليا، آلمان، انگليس، اطريش يا فرانسه تماس ميگيرد تا سوالي بپرسد، يك راهنمايي بخواهد، سوال و موضوع اينكه چگونه ميتوانيم در دنياي واقعي و نيز در دنياي مجازي به موفقيت دست يابيم يكي از سوالات متداولي است كه دوستان و اعضاي اين خبرنامهها از طريق سايت؛ ارسال نامه و تلفن پرسيدهاند. من مطالبي را به زبان انگليسي در اين مورد نوشتهام كه در بخش مقالات انگليسيام آرشيو شدهاند و ميتوانيد آنها را نيز مطالعه كنيد.
معتقدم كه موفقيت يك نوع گرايش يا طرز تلقي مثبت – يا Positive Attitude – است. سوفوكل موفقيت را پاداش رنج و زحمت ميداند. ساموئل جانسون آن را يعني انجام كارهاي بزرگ را نتيجهی پشتكار ميداند. اما آنچه مسلم است اين است كه موفقيت دستيافتني است و چيزي نيست كه غير ممكن باشد. همه ميخواهند به خوشبختي برسند و ارسطو ميگويد «خوشبختي، نوعي فعاليت است». در دنيا، كتابهای بسياری دربارهی موفقيت و خوشبختی نوشته شده است. مطالعهی اين كتابها و رسالهها به انسان، انرژی فوقالعادهای ميدهند كه ويليام بليك اين «انرژی را لذت ابدی» ميداند. اين يك موفقيت بزرگ است. برای من، ممكن است هيچيك از اين تماسها بيزنس نشود، معاملهای صورت نگيرد، اما هيچ چيز بهتر از بوجود آمدن اين ارتباطات نيست، همان چيزي كه من هفت هشت سال پيش بخاطرش اين سايت را راهاندازی كردم. ماتيو آرنولد ميگويد «بزرگی يك حالت معنوی است». پس اين بخش قضيه را ببينيد، اجازه ندهيد ماديات گولتان بزند، به نظرم موفقيت به هيچ عنوان مادی نيست بلكه موضوعي كاملاً معنوي و در جريان است. پول و ماديات هميشه در جاي راكد ميشوند: ميشوند زميني در گوشهاي از كره خاك، خانه يا آپارتماني در گوشهاي از يك شهر دود گرفته يا حتي تميز، ميشوند اتومبيلی شخصي، هواپيمايي شخصي، ميشوند پولي كه در حسابي بانك يا با خريد اوراق بهادار جايي ذخيره شدهاند. اما موفقيت، امری معنوی است كه انرژیاش از پول خيلی بيشتر است.
اجازه دهيد مثالي بزنم، فكر ميكنم كه با نوشتن و ارسال اين نامه هيچ پولي يا سرمايهای به حساب شما واريز نكردهام. درست است؟ من حتي برای نوشتن و ارسال اين نامه دارم به نوعي هزينه ميكنم، اما معتقدم كه همين نوشتهی كوتاه من، ممكن است در شما تحولي ايجاد كند، انرژی خاصي را به شما منتقل كند كه موجب شود تا هدفهايتان را با پشتكار و سماجت بيشتري پيگيري كنيد، تا روحيهی تازهاي در شما دميده شود، تا با دقت بيشتری كارها و وظايف محوله را انجام دهيد. اگر چنين شود و فقط يك نامه از سوي مخاطبين اين خبرنامه دريافت كنم كه تابان اين خبرنامهي اخيرت باعث شد كارهايم را با جديت بيشتري ادامه دهم و به موفقيتهاي چشميگري دست يافتم، من در انتقال اين انرژی مثبت به شما موفق بودهام و باور كنيد كه با دريافت تك تك نامهها و پيامهاي تلفني شما، شما هم اين انرژي را به من انتقال ميدهيد تا اين كار و اين فعاليت را ادامه دهم. حفظ و نگاه داشتن اين كار، كار سادهاي نبود ولي تنها با انرژیهايي كه از شما گرفتم توانستم آن را تا امروز ادامه دهم و چيزي نيست جز موفقيت. يك انرژی مثبت قوي، پويا و در جريان كه بين ما جاري است. در سايهی اين موفقيتها، مطمئن باشيد كه سرمايه هم (از پول و زمان) برايتان فراهم خواهد شد و اين به مرور زمان است كه باعث بالا رفتن اعتبار حرفهاي شما ميشود يعني موفقيت واقعي يك شبه به دست نميآيد.
طرح و ايدههايتان را مكتوب كنيد! چيزي كه در ذهن است را حتي شده روي يك دستمال كاغذي بياوريد و با افرادي كه به ايشان اعتماد داريد مشورت كنيد و كار را شروع كنيد: چگونگي فعاليتهاي شما تنها زماني معلوم ميشود كه كار را شروع كرده باشيد و آنرا حداقل براي مدتي ادامه داده باشيد. براي انجام اين كار، بايد كارگر شويد و كارگر باشيد. اگر به طرح و ايدهاي كه در ذهن داريد اطمينان داريد، معطل نكنيد و ترديد هم نكنيد. جين لافونتن ميگويد: «با كار كردن است كه ميتوان كارگر را شناخت.» و اين خيلي درست است.
بگذارید مثالی بیاورم. دوست عزیزی در مشهد – خانم ا. م. در رشته جغرافیا و برنامه ریزی تحصیل می کنند و از من پرسیده اند که چگونه می توانند در رشته تحصیلی شان موفق شوند، آیا ادامه دهند یا اینکه تغییر رشته بدهند. نوشته اند که به رشته شان عشق می ورزند و آن را دوست دارند. دقیقا می خواهم همین را بگویم، کاری را انجام دهید که به آن عشق می ورزید. رشته ای را تحصیل کنید که دوستش دارید. شما در رشته ای که تحصیل می کنید با موضوعات هیجان انگیزی سر و کار دارید. کشف جغرافیای انسانی همراه با بحث شیرین و نوین برنامه ریزی. تمرکز رشته شما درک و تحلیل امور و موضوعات متنوعی است، موضوعاتی چون اقتصاد، علوم اجتماعی و محیط زیست، علومی که بخصوص در سالهای اخیر جوامع انسانی را شدیدا دتخوش تغییر و تحولات بسیاری قرار داده است. شما باید برای موفقیت در رشته ی خود مهارت هایی قوی داشته باشید در تجزیه و تحلیل این موضوعات و باید توانایی هایی قوی و عملی و کاربردی داشته باشید در پیاده سازی برنامه ها. شما باید مباحث اصلی رشته خودتان را بشناسد: مدیریت محیط زیست، توسعه شهری و منطقه ای، توسعه اجتماعی و فرهنگی و برنامه ریزی و طراحی شهری … مملکت ما در حال توسعه است و به این رشته ها قطعا نیاز داریم، اما برای موفقیت، فقط خواندن دروس و شرکت در کلاس ها کافی نیست، باید مهارت هایتان را در درک و تحلیل امور و موضوعاتی که ذکر کردم گسترش دهید، ارتباط با اساتید و دانشجویان هم رشته و رشته های مرتبط در دانشگاه های داخلی و خارجی را توسعه دهید، باید بیشتر مطالعه کنید و در شرکت های مثلا مهندسین مشاور و یا شهرداری ها و سازمانهای مرتبط مثل محیط زیست کارآموزی کنید و پیاده سازی عملی و کاربردی برنامه ها را تجربه کنید. موفقیت، طی این مسیر است.
اگر اين نوشته كوتاه به شما انرژی داد آن را با ديگران تقسيم كنيد، براي دوستانتان بفرستيد و به آنها يادآوري كنيد كه عمر خيلي كوتاه است. به چشم بر هم زدني ميماند و روزي يا شبي ديگر تمام ميشود و چه بهتر كه در انجام كاری بزرگ موفق شده باشيم.